روزگار ابری من
سلام عزیزم اگه بدونی این چند روز چه بر سر من گذشته امیدوارم که خدای مهربون سر هیچکس این حس وحال بد و که سرشار از نا امیدی و افسردگی نیاره خیلی خیلی حالم بد بود الان که دارم برات مینویسم کمی بهتر شدم امیدوارم که فردا صب که از خواب پا میشم حالم خوب شده باشه و باز اون حس بد واون افکار شوم سراغم نیاد امروز رفتم دکتر بهم یه سری دارو داد بعد از ظهر هم با خاله زهرا رفتیم استخر اما امان از دل من که توش اشوب بود همش با خودم میگم اگه نی نی گولوم بود شاید اینطوری نمیشدم شاید انقدر با تو سرگرم بودم که این تنهایی رو حس نمیکردم و این افکار بد سراغم نمیومد این چند روز خیلی حسرتتو خورد...
نویسنده :
**رهـــــا و نی نی**
23:30